سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک بسیجی دانش آموز
امید من به شما دبستانی ها است - امام رحمت الله علیه 


[ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 11:8 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]


[ پنج شنبه 93/11/23 ] [ 11:6 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 93/11/21 ] [ 8:30 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 93/11/21 ] [ 8:20 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 93/11/21 ] [ 8:14 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]

                                    به نام معلم به کام فتنه گران/جواد رضایی

آیا آقای فانی با دیدن این نوشته نمی‌توانست متوجه چیزهای دیگر شود و آیا حداقل جای درنگ و احتیاط نبود؟! گذشته از تمام این موارد؛ چرا آقای فانی که در چنین نشستی شرکت و در آن سخنرانی کرد...

پایگاه بصیرت،چهارمین کنگره سراسری انجمن اسلامی معلمان ایران نهم بهمن‌ماه برگزار شد و هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی نیز برای این کنگره پیام ارسال کردند. گذشته از حضور برخی چهره‌های سیاسی در این نشست؛ وجود 2 نکته در این همایش پرسش برانگیز است:
1- قطعنامه پایانی؛ در بخش‌های آغازین قطعنامه (بند اول) آمده است: «انجمن در چهارمین دهه فعالیت، همچنان پایبندی خود را بر آرمان‌های والای انقلاب اسلامی اعلام می‌دارد. تقویت نظام جمهوری اسلامی و اجرای بی‌تنازل قانون اساسی (خصوصاً حقوق ملت) حاصل بیش از یک قرن مجاهدت ملت بزرگ ایران که همواره مدافع اسلام رحمانی و عقلانی، کرامت انسانی، آزادی‌های قانونی و حقوق ملت بوده است، به‌عنوان مهم‌ترین اولویت است.»
در بند دوم قطعنامه از رئیس‌جمهور درخواست شده است: «از جناب آقای دکتر حسن روحانی مصراً می‌خواهیم در جهت رفع حصر غیرقانونی از جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، نخست‌وزیر امام و ملت در حساس‌ترین سال‌ها و جناب حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی کروبی، رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی با اندوخته‌ای از سوابق درخشان و پایداری و مجاهدات ایشان و سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد،‌ چهره فرهیخته و فداکار انقلاب و سایر بزرگان دربند با توجه به تذکار موارد زیر اقدام عاجل و مؤثر به‌عمل آورند.» در ادامه این بند به مواردی از قانون اساسی که بر حقوق افراد دلالت دارد، اشاره شده است.
در بند چهارم آمده است: «... فضای امنیتی بر فضای فرهنگی مسلط است. استقلال آموزش و پرورش از سوی نهادهای غیرمسئول تهدید می‌شود. بسیاری از بخش‌ها ناهمسو با سیاست‌های دولت جدید در حال فعالیتند و در یک کلام آموزش و پرورش در اولویت نیست.»
بند پنجم، دغدغه گفتمان اصلاحات و سیدمحمد خاتمی را دارد: «گفتمان اصلاحات همچنان یکی ا?? ضروری‌ترین نیازهای جامعه عصر ماست، زیرا باعث انسجام ملی، کاهش تنش‌ها، تقویت وحدت اجتماعی و تعالی جامعه می‌شود و مانعی در برابر جریان اسلام‌هراسی در خارج و مردم‌هراسی در داخل است. در این راستا ضمن تکریم جایگاه جناب آقای سیدمحمد خاتمی انتظار داریم ایشان همچنان جامعه را در این مسیر راهنمایی کنند.»
بند ششم قطعنامه به علی مطهری و مواضع وی اختصاص دارد: «مواضع حق‌طلبانه نماینده بر حق مردم تهران، فرزند خلف شهید مطهری، جناب آقای دکتر علی مطهری که یادآور حریت شهید مدرس بوده را می‌ستاییم و انتظار داریم الهام‌بخش هر مدافع حریم حقوقی انسان‌ها و قانون اساسی قرار گیرد. نحوه برخورد قانونی و توأم با کرامت ایشان و دفاع از مظلومان در حافظه تاریخی مردم ما باقی خواهند ماند و امیدواریم چراغی فرا راه انتخاب نمایندگان آینده قرار گیرد.»
نام، پیشینه اولیه انجمن، مرامنامه انجمن و مسائل جاری فرهنگی و مسائل امروز آموزش و پرورش،‌ همگی دلالت بر آن دارد که انتظار از این کنگره، پرداختن به مسائلی متناسب با فلسفه شکل‌گیری آن و ضرورت‌های فرهنگی و آموزشی باشد نه اینکه با استفاده از نام مقدس «معلم» و با سوءاستفاده از انجمن و کنگره‌ای که با نام «معلم» شکل گرفته، آن را محمل بیان دیدگاه‌های سیاسی قرار دهند که ضمن بی‌اساس بودن، برای افکار عمومی تنش‌آفرین هم باشد. چرا بیشتر بندهای قطعنامه دوازده‌بندی به جای ابراز دغدغه‌هایی که با مرامنامه و وضعیت فعلی آموزش و پرورش سازگار است، به مسائل سیاسی مناقشه‌برانگیز اختصاص پیدا کرده است. دست‌اندرکاران این کنگره با چه مجوز و چه جرئتی با نام مکرم «معلم» سیاسی کاری کرده‌اند؟!
آنها با آگاهی کامل از آنچه که فتنه‌گران بر سر نظام آوردند، با زیر پا گذاشتن قانون اساسی که در بند یک قطعنامه خواستار اجرای آن شدند از آزادی کسانی سخن می‌گویند که بر مبنای اصل 176 (شورای عالی امنیت ملی) مستوجب حصر تشخیص داده شده‌اند. گزیده‌های آنها از قانون اساسی که در دفاع از رفع حصر سران فتنه در قطعنامه آمده چیزی بیش از آنچه که علی مطهری پیشتر ادعا کرده بود ندارد و پاسخ ادعای قطعنامه‌نویسان همان پاسخ به علی مطهری است،‌ یعنی شورای عالی امنیت ملی درباره حصر سران فتنه تصمیم گرفته و تصمیم مبتنی بر تشخیص آنها که ریشه در اصل مذکور دارد،‌ عین قانون است و قانون دیگری نمی‌تواند آن را نقض کند؛ زیرا موضوع فتنه و به‌تبع آن حصر مرتبط با امنیت ملی است.
سخن از امنیتی بودن فضای فرهنگی و تهدید استقلال آموزش و پرورش از سوی نهادهای غیرمسئول هم نه اینکه خیرخواهانه نیست که ادعایی بی‌اساس و شرجویانه و پاشیدن بذر بیم و نگرانی در ذهن جامعه است. متأسفانه چندی است برخی این ادبیات معنادار را با هدف تشکیک در باورهای مردم به کار می‌برند تا با ابهام نهفته در آن، اما بیانگر نقاط مشخص، هم خود را مبرا کنند و هم به هدف‌شان برسند که هوشیاری مردم، هم مانع تبرئه و پنهان شدن آنها پشت این عبارات ابهام‌آمیز می‌شود و هم اجازه نمی‌دهد آنها به هدف‌شان برسند.
در قطعنامه، ادعا شده گفتمان اصلاحات از ضروری‌ترین نیازهای جامعه عصر ما است و به‌دنبال آن به پیامدهای مثبتی اشاره کرده که در حافظه مردم در دوران دوم خرداد عکس آن نقش بسته است. اما جالب‌تر اینکه در اینجا از «مردم‌هراسی در داخل» صحبت کرده‌اند.
منظور از «مردم‌هراسی در داخل» چیست؟ اگر این ادعای مشکوک درست باشد، ‌چه کسانی و برای چه مردم را می‌ترسانند؟ این عبارت نیز از جنس عبارت پیش گفته است که خود با ابهامش، مردم را به هراس می‌اندازد، حال کسانی که چنین مردم را دچار هراس می‌کنند، باید پاسخ دهند هدف‌شان از این هراس‌افکنی چیست و در جست‌وجوی چه هستند؟! نویسندگان قطعنامه در ادامه این هراس‌افکنی به قصد مطرح ساختن خاتمی اعلام می‌کنند، انتظار دارند خاتمی همچنان جامعه را در مسیر گفتمان اصلاحات(!) راهنمایی کند. این مقدمه‌چینی پرهراس برای مطرح کردن خاتمی کارساز نیست؛ چرا که نقش خاتمی در دامن زدن به فتنه برای مردم اثبات شده است.
2- حضور و سخنرانی وزیر آموزش و پرورش در کنگره؛ در بادی امر حضور دکتر فانی در کنگره‌ای که به نام «معلم» برگزار می‌شود، توجیه‌پذیر و حتی ضروری می‌نماید. حال باید پرسید اگر وزیر بداند در بیانیه پایانی این کنگره مطالب سیاسی است که بدون هر گونه استناد و منطق روشن و قوی برخی از اقدامات بسیار مهم نظام را مخدوش می‌کند و با بعضی دیگر از مندرجاتش ابهام‌گونه، اما معنادار و با جوهر هدایت‌کنندگی انگشت اتهام را به‌سوی برخی از نهادهای نظام دراز می‌کند و با عباراتی هم جامعه را مضطرب می‌کند و با وارونه‌سازی سال‌های گذشته به‌دنبال خدشه‌زدایی از چهره یکی از عوامل گسترش فتنه است،‌باید در چنین کنگره‌ای شرکت کند حتی اگر در ظاهر منطبق بر جوهره وزارتخانه متبوعش باشد؟! اگر پاسخ این باشد که وزیر از محتوای قطعنامه اطلاع نداشت؛ بیشتر شبیه «عذر بدتر از گناه» است، چرا که وزیر در متن سخنرانیش در همین کنگره از سابقه حضورش در مناصب مختلف آموزش و پرورش سخن گفته، پس چگونه است با خط مشی انجمن موصوف آشنا نیست؟! از این گذشته حضور در چنین نشستی در وضعیت حساس سیاسی اجتماعی کشور که بهانه برای برخوردهای سیاسی و تسویه حساب و اتهام‌زنی به وفور یافت می‌شود و هستند افراد و گروه‌هایی که با زیر پا گذاشتن تقوای سیاسی و نادیده گرفتن مصالح نظام، مرتکب (در حالت خوشبینانه) خطاهای فاحش سیاسی می‌شوند، اقتضا دارد که شخص وزیر از کم‌وکیف همه مسائل نشست مطلع شود؛ از اینها گذشته آقای وزیر برای سخنرانی بر روی سنی رفت که درتصویر پشت آن جملاتی از خاتمی نقش بسته است. آیا آقای فانی با دیدن این نوشته نمی‌توانست متوجه چیزهای دیگر شود و آیا حداقل جای درنگ و احتیاط نبود؟! گذشته از تمام این موارد؛ چرا آقای فانی که در چنین نشستی شرکت و در آن سخنرانی کرد و در حین حضور و پس از آن از مسائلی از جمله محتوای قطعنامه مطلع شد، هیچ‌گونه موضع روشن و مشخصی نگرفت؟! آقای فانی وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است که یکی از نهادهای قانونی آن (شورای عالی امنیت ملی) تشخیص می‌دهد فتنه‌گران باید در حصر باشند، اما در نشستی که آقای فانی شرکت می‌کند این حصر قانونی را غیرقانونی اعلام می‌کنند؛ یعنی بر خلاف ادعایشان قانون اساسی را برنمی‌تابند. آقای فانی که دیده رئیس‌جمهور چگونه به این ادعاها و درخواست‌های واهی (برای نمونه نامه تهدیدآمیز علی مطهری به رئیس‌جمهور) بی‌اعتنایی کرده و با این بی‌اعتنایی نظرش را درباره این موضوع اعلام کرده، چگونه در این‌باره در راستای سیاست‌های نظام و دولت واکنش نشان نداده است؟! آیا آقای فانی با مندرجات قطعنامه صادره موافق است یا خیر، اگر پاسخ منفی است به طریقی آن را به جامعه اعلام کند. جامعه در انتظار است.


[ سه شنبه 93/11/21 ] [ 8:9 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]

بسم اللّه نگفت

((آقا حضرت صادق آل محمّد (ص ) )) فرمود:
اگر شیعیان ما در ابتداء و شروع به کارها ((بسم اللّه )) را ترک کنند، خداوند متعال آنها را به مکروهى مبتلا مى کند، تا متنبه شوند و شکر و ثناى او را بجا آورند. بعد فرمود:
یک روز عبداللّه بن یحیى محضر مقدس ((آقا امیرالمؤ منین على (ع )) مشرف شد. مقابل حضرت کرسى و صندلى بود، حضرت به عبداللّه امر فرمودند که روى صندلى بنشیند.
همینکه عبداللّه خواست روى کرسى و صندلى بنشیند، صندلى برگشت و عبداللّه واژگون شد و مُحکم به زمین افتاد و سرش ‍ شکست و خون جارى شد و از شدّت درد متاءلّم گردید.
آقا حضرت على (ع ) آب طلبید و سر عبداللّه را با آن شست و شو و پاک فرمودند.
بعد دست مبارکشان را روى سر عبداللّه کشیدند، گویا اصلاً هیچ اتّفاقى نیفتاده .
سپس فرمودند: ((الحمد للّه که خداوند متعال گناهان شیعیان ما را در همین دنیا پاک فرمود)).
الحمد للّه رب العالمین که خدا ابتلا و گرفتارى دنیا را موجب خلاصى و نجات و پاکى گناهان شیعیان ما قرار داد تا عبادات و طاعات آنها سالم بماند و مستحق ثواب شوند.
عبداللّه عرض کرد: یا امیرالمؤ منین ، آیا کیفر و جزاى گناهان فقط در دنیا داده مى شود؟!
حضرت فرمود: بله ، مگر فرمایش گهربار ((حضرت پیغمبر اکرم (ص )) را نشنیدى که فرمود: دنیا زندان مؤ من و بهشت کافر است .
خداوند متعال ؛ شیعیان ما را به این بلاها گرفتار مى کند که از آلودگى گناه پاک شوند. و خداوند سبحان ؛ در سوره شورى فرموده : هر رنج و مصیبت و گرفتارى و بلا به شما مى رسد، همه از اعمال زشت وبد شماست ، در صورتیکه خدا خیلى از گناهان شما را عفو مى کند و روز قیامت ثواب عبادتهاى شما را مى دهد.
ولى دشمنان ما را در همین دنیا جزاى عبادتهایشان را مى دهد، چون عبادتهاى آنها از روى اخلاص نیست و ((ولایت )) ما را ندارند، پس ‍ اعمال آنها ارزش و قیمت و بهایى ندارد و زمانیکه در قیامت وارد شوند، گناهانشان را به آنها نشان مى دهند و به خاطر بغض و عداوتى که با ((آل محمّد (ص ) )) داشته اند، آنها را در آتش جهنّم مى اندازند.
عبداللّه عرض کرد: یا امیرالمؤ منین متوجّه شدم ، ولى مى خواهم بفهمم چه گناهى در اینجا از من سر زده که دیگر مرتکب آن نشوم .
حضرت فرمود: ((وقتى مى خواستى بنشینى بسم اللّه الرحمن الرحیم نگفتى )).
آیا نمى دانى که ((پیغمبر اکرم (ص ) )) فرمود:
((هر کارى که مى خواهى شروع کنى اوّل با نام خدا شروع کن . زیرا هر کارى که بدون نام خدا شروع شود به پایان نرسد.))(1)


[ چهارشنبه 93/11/8 ] [ 9:30 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 93/11/7 ] [ 8:4 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 93/11/7 ] [ 7:55 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]

سخنان حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در برنامه سمت خدا مورخ 20 تیر 1391

سوال – شما یک مدرس موفق قرآن هستید ، آیا تابحال از هدف یا کاری که در زندگی انتخاب کرده اید پشیمان شده اید ؟

پاسخ – در دنیا از کار یا هدفی که انجام داده ام پشیمان نشده ام . در قرآن داریم که فکر می کند که دارد راهش درست است ، خیال می کند که فکر و کارش درست است و خیال می کند که کسی است. در قرآن داریم که در روز قیامت چشم ها آهن می شود و می فهمد که همه ی کارهایش غلط بوده است. در مورد آخرت به خدا پناه می برم . درواقع من از مسیر خودم پشیمان نیستم و اگر به پنجاه سال قبل برگردم باز همین مسیر را انتخاب می کنم . من در کار خودم اصولی دارم و نسل نو را اصل می دانم و به خاطر همین به سراغ بچه ها رفتم . تا اصول دین بود من به سراغ فروع دین نرفتم، تا کار مجانی بود به سراغ کار پولی نرفتم ،تا کار واجب بود به سراغ کار مستحب نرفتم . پس من کار را اول برای بچه ها شروع کردم و بعد کار واجب را انجام دادم و صدا و سیما را انتخاب کردم زیرا در آن می توانستم برای هزاران نفر صحبت کنم . پس اینها اصول کار من است . یکی دیگر از اصول کار من انجام دادن کارهای فراموش شده است .مثل زکات یا نماز در جاده ها و روز عاشورا، تبلیغات چهره به چهره . حج در بورس است ولی زکات فراموش شده است. بعضی از آیات قرآن در بورس است مثل کلوا و شربوا ، بعضی از آیات غریب است و کسی به آن عمل نمی کند مثل آِیه ای که می فرماید :شب تا صبح در سجده است . آیه ای داریم که از هیچ کسی نمی ترسد البته فقط امام خمینی به این آیه عمل کرد. آقایی می گفت که همه چاقوکش ها از من می ترسند و من از خانمم می ترسم و خانمم از سوسگ می ترسد.

سوال – اگر شما به زمان مجردیتان برگردید آیا حاضرید باز هم با جیب خالی ازدواج کنید ؟

پاسخ – ازدواج سمت خداست . در قرآن داریم که کسانی که به سمت لواط می رفتند خدا را فراموش کرده بودند پس ازدواج سمت خداست، سوادآموزی سمت خداست. هر کاری که برای خدا باشد سمت خداست. هر کاری که رنگ خدا دارد سمت خداست. یک خانم در خانه آشپزی می کند و حدیث داریم که هر بشقابی که جابجا می کند اجر دارد و این کارها در سمت خداست . البته اصول اصلی آن نماز و دستورات خداست .
در قرآن فرموده که بدون پول هم می شود ازدواج کرد. موسی در دربار فرعون نفوذی داشت . در دربار طراحی کردند که موسی را بکشند. در قرآن داریم : آمد و دوید و گفت که می خواهند تو را بکشند ،فرار کن. موسی به منطقه ی دیگر رفت. در آنجا چوپانهایی آمده بودند که به گوسفندها آب بدهند. موسی دید که چند تا خانم کنار ایستاده اند. و گفتند که چون پدر ما بیمار است ما جفتی چوپانی می کنیم و اگر الان جلوبرویم تنه ی ما به تنه ی مردها می خورد، ما کنار ایستاده ایم تا بعدا به گوسفندان مان آب بدهیم .موسی گفت که من به گوسفندان آب می دهم . موسی مجانی به گوسفندان آب داد و ماموریت این کار را نداشت و حتی فراری بود و گرسنه بود. او پیش شرط نکرد که اگر من این کار را کردم شما به من چیزی بدهید .او به گوسفندان آب داد و پشتش را به آنها کرد. دخترها به خانه رفتند و گفتند که جوانی به ما کمک کرد تا به گوسفندان آب بدهیم .پدر دخترها گفت که او را بیاورید. یکی از این دخترها گفت که پدرم شما را دعوت کرده است. ( این آیه نشان می دهد که مرد باید از مرد دعوت کند) و می خواهد به شما پاداش بدهد .( اگر کسی برای خدا کار می کند شما به او پول بدهید و نگویید که مخلص است) پس موسی نجات پیدا کرد و با یکی از دخترها ازدواج کرد و در همان خانه زندگی کرد و چون مهریه نداشت قرار گذاشت که هشت تا ده سال برای پدر دختر چوپانی کند .( برای مهریه بین هشت تا ده سال داماد را آزاد گذاشت.پس نباید به داماد سخت گرفت . اسم دیگر مهریه صداق است . صداق از صدق یعنی راستگویی است . پس مهریه علامت صداقت است نه معامله . روایت داریم کسانی که مهریه ی را بالا می گیرند زندگی شان به فتنه و تفرقه نزدیکتر است . داماد را باید انتخاب کرد نه اینکه به گروگان گرفت. خدا انسان و خوک را خلق کرد و گفت که انسان نباید گوشت خوک بخورد. غربی ها چندین سال این گوشت را خوردند و الان فهمیده اند که این گوشت کرم کدو دارد .گاهی دستوراتی است که ما علت را نمی دانیم ولی باید به آن عمل کنیم .)پدر دخترها، شعیب پیامبر بود و مربی موسی شد . پس امنیت، اشتغال، ازدواج، مهریه و تعلیم و تربیت موسی حل شد .اگر در این زمانه انسان خوبی پیدا بشود ، باید به او دختر داد حتی با مهریه پنج سکه و اگر انسانی نااهل باشد و دو تا گونی سکه هم مهر کند، به درد نمی خورد. در نهج البلاغه و قرآن می فرماید که باید بعضی از شرایط را شکست .مثلا میراث فرهنگی هم خوب است و هم بد است .بت پرستها می گفتند که هر کاری پدران مان کردند ما هم همان کار را می کنیم . یعنی بت پرستی میراث فرهنگی آنها بود. باید بت را شکست .گوساله ی سامرایی را آتش زدند و خاکستر آنرا در دریا ریختند با اینکه از طلا بود. با اینکه قبر رضا شاه میلیون ها تومان قیمت داشت امام فرمودند که قبر رضا شاه باید خراب بشود. بعضی ها می گویند که حالا فردی عصبانی شده است و دیگری را کشته است ، بیاییم از او استفاده بکنیم و او را نکشیم .قاتل را باید کشت و الا امنیت عمومی بهم می خورد. پسرها و دخترهای خوب زیاد هستند. الان مهمترین مشکل جامعه ی ما بالا رفتن سن ازدواج است. کسی که بخاطر مادیات و پول ازدواج نمی کند در واقع به خدا سوءظن دارد. در جامعه ی ما چشم هم چشمی وجود دارد. آیا اشکال دارد که انسان چند سال روی زمین بخوابد و بعد روی تخت بخوابد ؟ آیا اشکال دارد که انسان در اول زندگی با دست لباس بشوید و بعد ماشین لباسشویی بخرد؟ ما مثل بت پرست ها شده ایم. بت پرست ها با دست خودشان بت می تراشیدند و برای آنها گریه می کردند. من با رعایت پنج نکته زندگی ام را از زندگی آخوندی جدا کرده ام . یکی اینکه چه کسی گفته است که باید آخوند را دعوت کرد، بخاطر همین خودم بچه ها را دعوت کردم و برایشان قصه گفتم .دیگر اینکه بجای منبر تخته سیاه را انتخاب کردم . دیگر اینکه من برای کلاس ها پول نگرفتم و تبلیغات را به ماه رمضان یا محرم محدود نکردم. دانشگاه هم چنین کاری را انجام داد یعنی دانشگاه را در شهرهای کوچک راه انداخت و آموزش از راه دور را باب کرد و در روزهای تعطیل هم کلاس برقرار کرد و دانشگاه را پولی کرد و استادهای جوان را هم بکار گرفت. یکسری غل و زنجیر به دانشگاه وصل کرده بودیم ولی همه اینها را برداشتیم و در دانشگاهها باز شد. برای ازدواج هم باید ابراهیمی پیدا بشود . ما باید ستاد ازدواج ایجاد کنیم .در هر فامیلی افراد پولدار و خیری هستند ، اینها مشکل دختر و پسرهای جوان را حل کنند . جوانان ما از دو تا سوراخ نابود می شوند:راه غفلت و راه شهوت .مقابله با راه غفلت نماز است و مقابله با راه شهوت ازدواج است. پس اگر فرزندان ما نماز خوان باشند و همسرهم داشته باشند تا 90 درصد بیمه هستند. هر هیئتی می توانند ده جوان را داماد کنند. شهرداری ها می توانند خرج تالار را بدهند و گل ماشین عروس را بدهند. ما باید در ازدواج همت کنیم . در روایت داریم که هر کس دلالی خوبی بکند اجر سنگینی دارد و دلالی خوب یعنی ازدواج .

سوال – صفحه ی نوزده قرآن را توضیح بفرمایید .

پاسخ – در این آیات داریم که خدا به هرکس مقام نبوت نمی دهد بلکه اول او را آزمایش می کند. حضرت ابراهیم اول عبدالله بود بعد به ترتیب نبی الله ، رسول الله،خلیل الله و امام و رهبر تاریخ شد . ابراهیم در هر امتحانی یک درجه بالاتر رفت . وقتی او از همه امتحانات پیروز بیرون آمد امام شد. پس اگر ما امام صادق (ع) نشدیم علت دارد .داود در جبهه باطل را کشت و بعد پیامبر شد. امام در سال 42 می فرمود که من دیشب یک ساعت خوابیدم و تا صبح به تمام علما نامه نوشتم. در قرآن داریم که ما باید امام تعیین کنیم .

سوال – مادرشوهر من مدام برسرسجاده است ولی بسیار بددهان است و من را با زبانش می آزارد .آیا این نماز خواندن فایده ای دارد ؟

پاسخ – در قرآن در همان آیه ای که می فرماید نماز بخوانید در همان آیه هم می فرماید با مردم خوب صحبت کنید. اگر کسی بددهان باشد به نصف قرآن عمل کرده است .انسان باید به تمام قرآن عمل کند .ماشین با چهار چرخ حرکت می کند. این مهم است که در یک آیه خوش زبانی به نماز چسبیده است .نماز این خانم باطل نیست و درست است ولی این نماز مثل چای در آفتابه است که کسی آنرا نمی خورد.

سوال – من یک دختر شانزده ساله هستم که هم عاشق نماز خواندن هستم و هم عاشق لاک زدن . به من می گویند که وضو گرفتن با این لاک ها باطل است ولی من باز با این اوصاف نماز می خوانم . راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – اگر این دختر خانم وقتی که ازدواج کرد شوهرش به خانه نیاید و بگوید که من هم عروس را دوست دارم وهم بستنی را دوست دارم . الان کسی من را به بستنی دعوت کرده است، پس امشب به خانه نمی آیم .این عروس خانم ناراحت می شود که چرا شوهرش او را در کنار بستنی گذاشته است. اگر کسی به انسان بگوید که من هم تو را دوست دارم وهم مرغ را ، خیلی به انسان برمی خورد. این خیلی زشت است که شما هم نماز را دوست دارید و هم لاک را .کنار گذاشتن این دوتا کنار هم درست نیست . فردی می خواست هدیه ای به عروس بدهد و از من پرسید که فیش حج بهتر است یا قالی . من گفت گفتم که قالی پشم است و حج زیارت پیامبر است و درست نیست که شما این دو را کنار هم می گذارید. عربی می گفت که ما قبل از پیامبر در فکر خودمان بودیم و سرمان پایین بود:شراب، شهوت، شعر ،شب ولی وقتی پیامبر آمد سر ما بالا رفت و به فکر آسمان و خورشید و ... افتادیم. شما برای کسی نماز می خوانید که همه ی زینت ها برای اوست. خدا کوهها و پرندگان و زیبایی را خلق کرده است. این خانم باید بیشترفکر کند.

سوال – بهترین کاری که می توان در ماه شعبان انجام داد چیست ؟

پاسخ – وقتی ما می بینم که سنگی با تبر شکسته نمی شود ، آن تبر را دور نمی اندازیم آنقدر می زنیم تا سنگ بشکند. مردم و دولت باید برای ماه رمضان برنامه ریزی کنند که نانواها در شب نان بپزند و در روز استراحت کنند. در قرآن از حضرت آدم گله می کند که نتوانست تصمیم بگیرد ، بناها کارهای درون ساختمان را انجام بدهند و زیر آفتاب نباشند. در مدارس ورزش را در این ماه حذف کنند، سحری بچه های ده ساله سحری باشد که دیر هضم بشود که گرسنه شان نشود ،به کار تخفیف بدهید و صدا و سیما هم باید فیلم های پرجاذبه اش را در ساعتهای نماز مسجد نگذارد.


[ سه شنبه 93/11/7 ] [ 7:45 صبح ] [ SABER ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

عضو بسیج دانش آموزی شهرستان اردبیل
موضوعات وب
امکانات وب



بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 67015