یک بسیجی دانش آموز
امید من به شما دبستانی ها است - امام رحمت الله علیه
| ||
[ یکشنبه 93/6/16 ] [ 9:25 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
گوشه ی از جلوه های ایثار رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
[ پنج شنبه 93/6/13 ] [ 9:44 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
گشتزنی 2ساعته در «بم» با لباس مبدل چهارشنبه 12 شهریور 1393
روزی که بم زلزله آمد، صبح جمعه بود. فردای آن روز یعنی شنبه قبل از ظهر،
«آقا» بنده را صدا کردند و گفتند من میخواهم امروز به بم بروم.
ما گفتیم امروز امکانش نیست و ایشان فرمودند حداکثر تا فردا وقت دارید تا
مقدمات کار را فراهم کنید.ما هم آماده شدیم و فردای آن روز یعنی یکشنبه
ایشان با لباس مبدل و یک کلاه پشمی که بر سرشان بود، با یک وانت 2کابین حدود 2 ساعت در شهر چرخیدند و هیچ کس ایشان را نشناخت و حتی فرماندار هم که به فرودگاه آمده بود، خبر نداشت.یک ماه از این ماجرا گذشت و آقا مجددا به
بم سفر کردند. چند ماه بعد هم که ایشان به کرمان رفتند، مجددا از بم بازدید کردند.
حضرت آقا با همه وسائل اعم از قطار، هواپیما و ماشین مسافرت میکنند و گاهی هم که امکانش باشد، با هواپیمای عادی سفر میکنند.
((ناگفتههای سردار نجات از زندگی رهبر انقلاب )) [ پنج شنبه 93/6/13 ] [ 8:55 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
ماجرا از آن جایی شروع میشود که صحنه تاریک میشود و شعر مشهور بنی آدم اعضای یکدیگرند با نشان دادن تصویر کودکان گرسنه سیاه پوست خوانده میشود. روی پوستر تئاتر نوشته بود، تئاتر موزیکال! این یعنی این کهدیدن دو گروه موسیقی روز صحنه طبیعی است. دو گروه مکمل. اما جالب بود که با وجود دو گروه زنده و چند هم خوان و دو خواننده باز هم از موسیقی کلاسیک و پاپ غیر زنده و ضبط شده هم استفاده شد. برای نمونه شروع اینشروع این تئاتر با آهنگی کلاسیک و کاملاً غربی بود.به گزارش گروه فرهنگی “ره به ری” : این که کارگردانها بییند و سریال، فیلم سینمایی یا این که تئاتری از زندگیاش ساخته شود. بدیهی است که باید همه این موارد باشد تا شناخت درستی به دست بیاید. این روزها تئاتری به نامباغ دلگشا در تالار وحدت روی صحنه میرود که در ظاهر میخواهد!! به سهم خود سعدی را به مخاطب بشناساند.تئاتری برای سعدی شناسیماجرا از آن جایی شروع میشود که صحنه تاریک میشود و شعر مشهور بنی آدم اعضای یکدیگرند با نشان دادن تصویر کودکان گرسنه سیاه پوست خوانده میشود. روی پوستر تئاتر نوشته بود، تئاتر موزیکال! این یعنی اینکه دیدن دو گروه موسیقی روز صحنه طبیعی است. دو گروه مکمل. اما جالب بود که با وجود دو گروه زنده و چند هم خوان و دو خواننده باز هم از موسیقی کلاسیک و پاپ غیر زنده و ضبط شده هم استفاده شد. برای نمونه شروعاین شروع این تئاتر با آهنگی کلاسیک و کاملاً غربی بود.در ادامه ماجرا به نقال شهر فرنگی رسید که از تمدن ایران میگفت و مخاطبانش از او در مورد اسطورهها میپرسند تا جایی که به سعدی رسید. از جمله نکاتی که در این تئاتر استفاده شده بود، تنوع فضاها برای معرفی سعدی بود،از این که نقال شهر فرنگ از او بگوید، خودش بیاید قصهاش را بگوید و یا این که در قالب اشعارش روایت با محوریت موسیقی پیش برود با این وجود تئاتر بیش از دو ساعت طول کشید و در نیم ساعت آخر مخاطبها به سراغموبایلهایشان میرفتند و آنهایی که نزدیک تر به در خروجی بودند با رفتن را به ماندن ترجیح میدادند.پری صابری در مورد اشعار سعدی و انتخاب آنها برای تئاترش خوش سلیقه بوده است به طوری که اگر کسی خیلی هم با ادبیات و شعر مأنوس نباشد از این انتخابها و اشعار به وجد میآید. اما در مقابل چند نکته قابل تأملهم وجود دارد. حضور یک دلقک، تلخک، شوخ بود و این که به نوعی به زحمت سعی در خنداندن مخاطب میکرد که به نظر منطق و اصول را از بین میبرد. رعایت نکردن توالی روایتهای زندگی سعدی،برای نمونه بعد از ماجرای جنگهای سعدی و پیریاش روایتهایی از دوره کودکیاش نقل شد و استفاده از برخی از منابع و دست گذاشتن روی بخشی از زندگی سعدی که محل بحث است.اضافاتی برای لذتصابری در مصاحبه ای گفته بود تئاتر من به مذاق همه خوش نمیآید و این دلیل تفاوت کار من است. این تفاوت در کار و خوش نیامدن را میتوان در چند چیز دید. یکی از ریزهکاری هایی که شاید برای فرار از انتقادها بوده است.انتخاب لباس مشترک و یک سان برای سیاه لشکران خانم و آقا بود و حتی این که بعضی از مردان موهای بلندی داشتند، این امر باعث میشد که در رقصیدنها، حرکات موزون، مرد یا زن بودنها به سختی تشخیص داده شود و دراین حال که مخاطب از دیدن رقص زنانه لذت میبرد، نتواند تشخیص درستی از جنسیت رقاص داشته باشد. به این ترتیب صاحب اثر هم رقص عواملش را به نمایش گذاشته و هم این که از دست مخاطبان منتقد برای اختلاط رها شدهاست و میتواند دلیل برای آنها داشته باشد.رقصیدنهایی که به بهانههای مختلف انجام میشد و چند صحنه رقصهای خاص غربیها حتی رقص با میله، استریپ دنس، که توسط خانمها انجام شد. نمونه شاهکار رقص هم یک رقص تمام عیار توسط یک مرد بود که با لباسزنانه و حتی موهای افشان چند دقیقه ای مخاطب را به وجد میآورد طوری که بعضیها در سالن ایستادند و با آهنگ تند رقاص هم آهنگ دست میزدند. مخاطبان آن قدر به وجد آمده بودند که بعد از روشن شدن چراغهای سالن اصلیتالار وحدت بخشی از سالن روسری روی سرشان نبود.بخش جالب توجه تئاتر که شاید زمانی بیش از نیم ساعت هم به خودش اختصاص داده بود خواندن خانمی بود که تک خوانی میکرد و غیر از دو سه مورد به صورت کاملاً غیر محسوس کسی همخوانش نبود و به تنهایی روی صحنهنر فرسایی میکرد. انقدر این مورد برای مخاطبان هم غریب بود که بعضیها با تعجب و کلماتی شگفت زده و حالتی مبهم با یکدیگر در این مورد صحبت میکردند.دنیای امروزشاید بدبینانه نباشد که بگوییم کارگردان با یک هدف مشخص در برخی از بخشهای تئاتر از برخی کلیدواژهها و صحبتها استفاده میکرد. مثل: به گم به گم کردن/ با ریش و دستار نمیشود کارها درست / یا این که حاکمان انسانهایخودخواه و خود رایی هستند که فقط خود را میبینند و فقط به منافع خود میپردازند.مرشد داستان از افتخارات مردم ایران و تمدن غنیاش و حاکمان بی عرضه که نمیتوانستند کار برای ایران از پیش ببرند و همیشه باعث زحمت و سختی بودند هم گفت. پری صابری تحصیلات دوره متوسطه تئاتر خود را در پاریسگذرانده و در سال 57 از ایران رفته بود. وی بعد از دوره ای در امریکا و فرانسه دوباره به ایران باز گشت. از جمله افتخارات!! صابری میتوان به دو نمایش “شمس پرنده” و “اسطوره سیاوش” در تالار یونسکوی پاریس به رویصحنه برده و نشان شوالیه کشور فرانسه را نیز دریافت کرد اشاره کرد.چند سؤال؟بعضی منتقدین در مورد تئاتر باغ دلگشا و روایتهایی که از زندگی سعدی نقل شده نکتههایی داشتند مانند این که جنگهایی که در دوره سعدی نقل شده واقعاً در آن دوره وجود نداشته یا این که اصلاً سعدی در آن جنگ حضور نداشتهکه زخمی شود و به زندان هم برود و صابری به عنوان کسی که داعیه دار وراثت سعدی است به چه منابعی دسترسی داشته است؟آیا ماجرای اختلاط زن و مرد از جمله مسائل حل شده در دولت اعتدال است؟ اختلال در رقصیدنها و برخوردهایی که پیش میآید. این که معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده به تفکیک جنسی واکنش نشان میدهد و وزارتمحترم ارشاد به چنین تئاتری با این اوصاف مجوز میدهد نشان چیست؟چندی قبل کتاب «اسرار آیت» کتابی بعد از سی و اندی سال برای اولین بار برای شهید دکتر آیت آماده انتشار شد که وزارت ارشاد در ممیزی چند قسمتش را رد کرد، ماجرای ملی گرایان و وزیر خارجه شدن میرحسین موسوی بایداصلاح یا حذف میشد. این یعنی اصل روایت مستند اتفاق افتاده اصلاح شود. آیا چنین تئاتری با این حجم از اختلاط، رقصیدن و آوازهای غنایی نیاز به هیچ گونه ممیزی نداشته است؟روایتی تکه و پاره از زندگی سعدی آن هم با این تشتت منابع موجود به هر ضرب و آوازی باید برای آشنایی مردم روی صحنه بیاید و در مقابل یک کتاب که همه منابع اش مستند است،
مورد ممیزی قرار بگیرد؟ شاید همه اینها معنی اعتدال است و ما بی خبریم. [ شنبه 93/6/8 ] [ 1:5 عصر ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
آفتهای نهال استعداد را بشناسیم نگاهی به زندگی افراد موفق نشان میدهد پشتکار و سختکوشی جزء مهم زندگی آنها بوده است.تنبلی: سرخپوستها ضربالمثل زیبایی دارند که میگوید: «تنبلی دزد آرزوهاست.» با نگاهی به زندگی افراد با استعداد و خودشکوفا در مییابیم که پشتکار و سختکوشی جزو عناصر مهم زندگی آنان بوده است و برعکس چه بسیار افرادیکه در اثرکاهلی و سستی نتوانستهاند نهال استعداد خود را به ثمر بنشانند.گذشتهگرایی: در سیستم صحیح مدیریت استعدادها، گذشته فقط نقش تجربه اندوزی دارد و لا غیر و اساسا بودن بسیار در گذشته از آینده نگری انسان میکاهد. در زندگی شخصی ما نیز پیش میآید که گاهی با افتخار و تکیه بر مفاخر فامیل ونزدیکان از خود غافل ماندهایم.روزمرگی: روزمرگی که بهتر است آن را مرگ روزها بنامیم زیرا در واقع به سبب آن روزها میآیند و میمیرند و ما هم فقط به سان ناظری، نظاره گر گذر عمرمان هستیم، یکی از آفتهای رشد و توسعه استعداداست. دم زدن از بدشانسی، تنبلی، سست ارادگی، افسردگی و دهها دلیل دیگر باعث میشود فرد به روز مرگی کشیده شود.آموزشهای فرهنگی نادرست: بسیاری اوقات فیلمهای سینمایی یا متون درسی به ما آموزههای نادرستی میدهد که در فرآیند استعدادپروری و استعداد سالاری از عوامل مخرب محسوب میشوند. مثلا در برخیفیلمها فردی به یکباره ازسطح پایین شغلی به همه آنچه میخواهد میرسد و ره صد ساله را یک شبه میپیماید. این القاء در ذهن فرزندان ما شکل میگیرد که به جای رو آوردن به فرآیند مرحله به مرحله و گام به گام استعداد و پیشرفتبهدنبال موقعیتهایی باشندکه زندگی سخت آنان را به یکباره به یک زندگی کاملا مرفه تبدیل کند. در حالی که غافلند این اتفاقات یا نادرند یا آنقدرکمیابند که احتمال وقوع آن در زندگی در حد صفر است.خوب، دشمن عالی: همیشه موقعیتهای خوب و راضی شدن به آن ما را از صعود به سمت «عالی» باز میدارد. گاهی فردی در زندگی از شرایط موجود ناراضی شده و تصمیم قاطع به رفتن به مراحل بالاتر میگیرد که به این پدیده «نارضایتیخلاق» میگوییم. در زندگی اگر ما این تفکر را داشته باشیم که شرایط زمان حال ما خوب و کامل است این نقطه شروع شکست ماست. همانگونه که برگها زمانی به زمین میافتند که فکر میکنند بسیارزیبا، دلربا و طلایی رنگ شدهاند. [ شنبه 93/6/8 ] [ 10:21 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 12:15 عصر ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
بهشت همین جا است.
[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 12:14 عصر ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
سه "شهید" برای جسد یک "ناموس"
گذاشتند.
اسلامی تکیه زده اند بر طبل بی غیرتی می کوبند.
جامعه ما این ها نیست.
لباس هایی زننده ناموس مارا برای چشم های کل دنیا عریان می کنند... [ سه شنبه 93/6/4 ] [ 11:55 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
شیطان هنوز هم زنده است با شکل وشمایل عامه پسند.
[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 11:50 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 11:46 صبح ] [ SABER ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |